웃♥... بهترین ها فقط و فقط در اینجا...♥유
•••GlaMor Rose•••
| ||
|
خر به خداوند گفت : خدایا من می خواهم خر باشم اما پنجاه سال برای خری همچون من عمری طولانی است. پس کاری کن فقط بیست سال زندگی کنم و خداوند آرزوی خر را برآورده کرد ![]() خدا سگ را آفرید و به او گفت : تو نگهبان خانه انسان خواهی بود
و بهترین دوست و وفادارترین یار انسان خواهی شد . غذایی را که به تو می دهند خواهی خورد و سی سال زندگی خواهی کرد . تو یک سگ خواهی بود . سگ به خداوند پاسخ داد : خداوندا سی سال زندگی عمری طولانی است . کاری کن من فقط پانزده سال عمر کنم و خداوند آرزوی سگ را برآورد ... ![]() خدا میمون را آفرید و به او گفت : تو از این سو به آن سو و ازاین شاخه به آن شاخه خواهی پرید و برای سرگرم کردن دیگران کارهایجالب انجام خواهی داد و بیست سال عمر خواهی کرد . و یک میمون خواهی بود . میمون به خدا پاسخ داد : بیست سال عمری طولانی است، من می خواهم
ده سال عمر کنم . و خداوند آرزوی میمون را برآورده کرد . و سرانجام خداوند انسان را آفرید و به او گفت : تو انسان هستی . تنها مخلوق هوشمند روی سطح کره زمین . تو می توانی ازهوش خودت استفاده کنی و سروری همه موجودات را برعهدهبگیری و بر تمام جهان تسلط داشته باشی . تو بیست سال عمر خواهی کرد . انسان گفت : سرورم گرچه من دوست دارم انسان باشم، اما بیست سال مدت کمی برای زندگی است.آن سی سالی که خر نخواست، آن پانزده سالی که سگ نخواست و آن ده سالی که میمون نخواست زندگی کند ، را به من بده . و خداوند آرزوی انسان را برآورده کرد ...
و از آن زمان تا کنون انسان فقط بیست سال مثل انسان زندگی می کند !
و پس از آن ازدواج می کند و سی سال مثل خر کار می کند مثل خر زندگی می کند ، و مثل خر بار می برد ![]() و پس از اینکه فرزندانش بزرگ شدند، پانزده سال مثل سگ از خانه ای
که در آن زندگی می کند، نگهبانی می دهد و هرچه به او بدهند می خورد... و وقتی پیر شد. ده سال مثل میمون زندگی می کند؛از خانه این پسرشبه خانه آن دخترش می رود و سعی می کند مثل میمون نوه هایش را سرگرم کند...
نظرات شما عزیزان: موضوعات مرتبط: طنز، ، [ 31 / 5 / 1392
] [ 13:59 ] [ мõħáÐêšε ] |
|
[ قالب وبلاگ : ایران اسکین ] [ Weblog Themes By : iran skin] |